آلبینیسم
معنای آلبینیسم در گیاهان چیست؟
آلبینیسم که در ادبیات روزمره در معنای صفتِ ظاهریِ «زال» بودن فهمیده میشود و اغلب ما آنرا بصورت زالی مادرزاد یا وراثتی میشناسیم و برای مثال آنرا با تصویر کودکی که با چشمان رنگی و موهای سفید به دنیا آمده به یاد میآوریم، میتواند در گیاهان بصورت صفتی بروز کند که در طول عمرِ گیاه و در شرایط معینی ظهور کرده و در شرایط معینِ دیگر افول کند. یعنی برگ یا اندامهای دیگرِ یک گیاه در زمانی «ابلق» شود و در زمان دیگر به رنگ سبز باز گردد.
دانش گیاهشناسی آلبینیسم را اینطور تعریف میکند: آلبینیسم در اثر جهش ژنتیکی در گیاه پدیدار میشود و موجب توقف تولید کلروفیل بطور جزئی یا کلی، و یا تولید کلروفیل بدون گسترش رنگدانه ها میگردد. در این پدیده ممکن است برگهای جدید بدون رنگدانه / برگهای سفید رنگ بروید. این صفت همچنین می تواند در ساقه ها و سایر اندام های گیاهِ مورد بحث ظهور کند.
جهشِ «ابلق» یا رنگپریده شدن برگ ها در بسیاری از گیاهان زینتی دیده می شود و حتی از منظر تجاری به ویژگی اصلی در جذابیت بصری آنها بدل شده است. برای مثال آلبینیسم در شمشاد ها، پاپیتال ها، کاملیا ها و حتی در مرکبات، یک ویژگی فنوتیپی مطلوب در بازار بحساب می آید.
گیاه چای نیز به تبع تمایل ژنتیکی که در خانوادهی کاملیا وجود دارد مستعد آلبینیسم است. و در برخی کولتیوار ها شدت این تمایل بسیار بالا ست. (در رابطه با گیاهشناسی چای این متن را مطالعه کنید)
تفاوتهای ظاهری چگونه رخ می دهند و چه اثری بر تولید تخصصی می گذارند؟
رنگِ برگ یک فنوتیپِ پلاستیک است. یعنی در شرایط محیطیِ متفاوت تغییر می کند. مطالعات نشان داده است که دو تیپ عمده از حساسیت در گیاه چای سبب تمایل برگ ها و ساقه ها به آلبینیسم می شود؛ حساسیت به دما و حساسیت به نور. و در نتیجه دو تیپ از آلبینیسم در گیاه کاملیا سیننسیس شایع است:
Temperature-sensitive albinism
Light-sensitive albinism
تغییر رنگ اندام ها در این هر دو تیپ بازگشت پذیر است. و می توان با تغییرِ شرایط محیطی در شدت و ضعف آن دخالت کرد. اما تیپ حساس به نور، در تولید چای مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. زیرا اولا صفتی است که بیشتر مشاهده می شود و ثانیا خودِ تغییرات در شدت تابش آفتاب پدیده ای است که در سرزمین های چایکاری با دامنه و بسامد بالاتری رخ می دهد.
اهمیت آلبینیسم در تولید تخصصی چیست؟
اگر تغییر رنگ در اندام های گیاه چای که یک ویژگی ظاهری است، بتواند مرادف تغییر در غلظت مواد موثره در ساختمان برگ ها باشد، به این معنا خواهد بود که آلبینیسم روی کیفیت طعمی چای تاثیر گذار است. یعنی یک رابطه بین ویژگی های ظاهری و ویژگی های غیر قابل رویت. پس باید ببینیم نتیجهی آزمایش و آنالیز مواد در برگ های آلبینو چه پاسخی به پرسش ما می دهد:
نتایج آزمایشگاهی نشان می دهد که محتوای آمینو اسیدی در برگ های آلبینو بطور معناداری بالاتر از نمونه های سبز از همان کولتیوار است. (برای مثال در یک مطالعه محتوای ال. تیانین در برگ های آلبینو تا دو برابرِ معیار گزارش شد)
اسید آمینهی بیشتر یعنی طعم قوی تر. به همین دلیل است که چای های تولید شده از جوانه های ابلق، رنگپریده، یا بکلی سفید، مزهی شیرین تر و اومامی تری در فنجان بروز داده اند. این همان وجه اسپشیالتی کولتیوارهای آلبینو است که بسیار مورد توجه کارگاه های چایسازی آرتیزان قرار می گیرد. یعنی دستیابی به یک لاین ویژه با پروفیل طعمی بارز. این کیفیت بویژه در تولیدِ چای سفید مورد توجه بیشتری نیز قرار گرفته است.
آزمایشات صورت گرفته روی کولتیوار هوانگ توسط ژینفنگ جیانگ و دیگران (۲۰۲۰) نشان داد محتوای کلروفیل برگ های آلبینو تحت تیمارهای سایهدهی در زمانبندی های معین، تا دو برابر افزایش می یابد. همچنین در این مطالعه نشان داده شد که محتوای کارتنوئیدی در برگ هایی که تحت تیمار سایهدهی مجددا سبز شده اند تا ۳۰ درصد افزایش یافته است.
وانگ و دیگران (۲۰۲۳) با آزمایش روی کولتیوار هوانگژینیا نشان دادند که محتوای آمینو اسیدی در برگ های آلبینو بطور معناداری بالا تر از نمونهی اوریجینال است. همچنین نتایج آزمایش نشان داد دوره های کوتاه مدت شیدینگ یا سایهدهی بر نرمال سازی مقادیر رنگدانه ها موثر است. یعنی سایهدهی در زمانبندی های معین می تواند رنگ جوانه ها را از زردِ کمرنگ به سبز زمردی باز گرداند.
عطف به نتیجۀ مطالعات فوق، به پرسش قبلی باز گردیم؛ «اهمیت آلبینیسم در تولید تخصصی چیست؟» در یک جمعبندی ساده می توان گفت: شناختِ ما از حساسیت طبیعی گیاه چای به شدتِ نور دریافتی و پاسخهای شیمیایی گیاه به تغییرات نوری، فعالیت ما را در کشاورزی تخصصی به مدیریتِ نور و سایه در چایکاری سوق میدهد.
در یادداشتهای بعدی به نقش shading و اثر تیمارهای سایه دهی در تولید چای تخصصی خواهیم پرداخت.